آسمون همه جا یه رنگه!
همیشه می گفتم آدمای اصفهان مهر و صفا و وفا و محبت را فراموش کردند...
اینجا دیگه از هم نوع دوستی خبری نیست، اینجا دیگه دستگیر وجود خارجی نداره، اینجا آدم ها با هم بیگانه اند....
اینجا انسانیت مرده!
ولی حالا میگم همه جا آسمون یه رنگه!
دیگه نه تنها واژه های مهر و محبت و دوستی بلکه خود فعل محبت ماهیت خودش رو از دست داده و با مردم این زمانه بیگانه شده؛
امروز، روز کینه هاست، امروز روز جفاست، امروز، روزیه که آدما توی هر لباسی و جایگاهی صرفاً به خودشون و منافعشون فکر می کنند.
امروز حتی به بهانه ی کمک به دیگران هم به دنبال کسب موقعیتی و امتیازی برای خودمان هستیم...
سعدی توی یکی از سروده هاش میگه:
خویشتن را خیرخواهی خیرخواه خلق باش زانکه هرگز بد نباشد نفس نیک اندیش را
آدمـیـت رحـم بـر بـیـچـارگـان آوردنـسـت کادمی را تن بلرزد چون ببیند ریش را
راستی کردند و فرمودند مردان خدای ای فقیه اول نصیحت گوی نفس خویش را
آنچه نفس خویش را خواهی حرامت سعدیا گر نخواهی همچنان بیگانه را و خویش را
آی امام عصر عجل علی ظهورک...
این را بدانید هر کس بار غمی از دوش مسلمانی بردارد خداوند اندوه دنیا و آخرت را از او دور خواهد ساخت و هر کس به دیگران نیکی کند خداوند به او نیکی خواهد فرمود زیرا که خدا افراد نیکوکار را دوست می دارد.
بحارالانوار ج 78 ص 122